محمد مهدیمحمد مهدی، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه سن داره

محمد مهدی پاره تنم

خبرای خوب و روزای قشنگ

1392/11/27 11:58
نویسنده : مامان شین
623 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

شرمنده که یه ده روز نبودم... تو این مدت پر از اتفاقای جالب بود ..

اول از همه اینکه من برا بار دوم مادر شدم....بله  یه هفته قبل از اخرین پستم متوجه شدم دوباره درهای رحمت خدا بروی ما باز شده و من دوباره حامله هستم..

دوم اینکه 16 بهمن راهی تهران شدیم برا مراسم سالگرد پدر بزرگ مرحومم ...یه تجدید دیدار بود...هم اینکه نوبت اول ویزیت دکتر بود ... برا دکتر جان خیلی جالب بود که هم کیست دارم هم یه مشکل دیگه اما بدون درمان حامله شدم...خب دیگه ما اینیم...

ازمایشای لازم که برا چکاب تو سه ماهه اوله رو انجام دادم... جمعه هم با خانواده عزیزم برگشتیم....

21 هم راهی مشهد شدیم...جای همه خالی بود برا همتون دعا کردم...تا 25 مشهد بودیم و بعد برگشتیم ...البته تنها نرفته بودیم همراه با مادر و پدر همسری رفته بودیم.. خیلی سخت گذشت به من اخه رفتنی خانواده همسری خبر نداشتن و من مجبور بودم خودمو کنترل کنم و تابلو نکنم اما برگشتنی دیگه اگاه بودن و منم راحت بودم...بهر حال خوش گذشت و و با سختی های راه و خستگی هاش تموم شد..

حالا هم در خدمت شما هستم و بازم نویسندگی رو در کنار شما شروع می کنم

این روزا به دعاهای همتون نیاز دارم برای من و کنجدم دعا کنید روزای سختی داریم و حال خوشی ندارم .

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

مامان بهار
28 اسفند 92 7:11
با خوبي ها و بدي ها، هرآنچه که بود؛ برگي ديگر از دفتر روزگار ورق خورد، برگ ديگري از درخت زمان بر زمين افتاد، سالي ديگر گذشت. روزهايتان بهاري و بهارتان جاودانه باد ... از خبر بارداری مجدد هم خیلی خوشحال شدم
مامان علی خوشتیپ
3 فروردین 93 11:32
نوروز این رفاقت را نگاهبانی می کند که باور کنیم قلبهامان جای حضور دوستانمان هستند . . سال نو مبارک http://upload7.ir/imgs/2014-03/50267199809289359551.jpg
نیر
7 فروردین 93 11:42
به به مبارک باشهههههههههه مامان شدن.....عزیزم خدا بزرگه،انشالله تو و کنجدت بسلامتی9ماه تموم پیش هم بمونین و بعدش نینی بپره تو بغلت....راستی سال نوتون مبارک...انشالله امسال براتون،پرباشه از اتفاقهای قشنگ.....مواظب خودتون باشین...من بیشتر درحال استراحت هستم و اکثر ردزا بیحالم واسه همین کم سرمیزنم،به بزرگی خودتون ببخشید...آخه منم بعد6سال اذیت نینی دارشدم باید خیلی مواظبش باشم...
ژاله (مامان پویا)
6 اردیبهشت 93 14:11
سلام .با اجازه شما لینکتون کردم