محمد مهدیمحمد مهدی، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

محمد مهدی پاره تنم

امروز ما

1391/9/14 15:59
نویسنده : مامان شین
278 بازدید
اشتراک گذاری

امروز یه روز خوب و شیرین برای من و خانواده کوچیکم بود.....چون امروز همسرم سرکار نرفته بود و با ما بود و از صبح با هم اوقات خوشی داشتیم....صبحانه سه نفره ،رفتن به کارگاه همسری و دیدن مراسم قربانی تو کارگاه....رفتن به یه مسافرت کوتاه سه نفره به شهر مجاورمون زنجان....تفریح و گردش مفصل و نهار تو یه مکان سنتی در کنار همدیگه ......جای همه شما خالی..... کلی به من و پسرم خوش گذشت اخه کم پیش می یاد ما با هم باشیم یعنی از صبح تا شب.....محمدم که خیلی خوشحال بود تو زنجان خیلی گشتیم و کلی هم لذت بردیم اخه من از شهرهای سنتی خوشم می یاد....دست اخر هم رفتیم پاتوق همیشگیمون کاروانسرا سنگی...من عاشق فضای این رستورانم.....نهار که عالی بود و اما از همه مهمتر ساکت بودن و اجتماعی بودن ناز پسری قابل تقدیر بود..... بعد از نهار هم یه گلدون شمعدونی و یه گلدون گل رز هدیه همسری به بنده بود.....بعد برگشتیم خونه خودمون تو این شهر کسل کننده اما با یه نیروی مضاعف برای ادامه زندگی تو غربت..... جای همه عزیزام خالی بود....اما صبح با همشون تک به تک حرف زدم و صداشون رو شنیدم ایشالله به همه خوش گذشته باشه....

اینم از ناز پسر من به تاریخ همین امروز

عسلی من

جیگر گوشم

عسلی من

خب تا بعد که بیام و مفصل بنویسم.....خدانگهدارتون باشه

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

خاله ی بهراد کوچولو
5 آبان 91 20:24
سلام وبتون خیلی قشنگه خوش حال میشم یه نیم چه نگاهی به وبلاگ نی نی ما بندازین نظر یادتون نره ها
حسينيه علي اصغر
5 آبان 91 20:35
وقتش رسيده است كه پر در بياوری از راز خنده ي همه سر در بياوری وقتش رسيده است كه با روضه های خشك اشكی ز چشم چند نفر در بياوری وقتش رسيده است كه موسی شوی و باز از نيل تا فرات جگر در بياوری خود را به روی تيغ كشاندی كه جنگلی از زير دست های تبر در بياوری تو يك تنه حريف همه می شوی و بس از اين قماط ، دستی اگر در بياوری تو از نوادگان مسيحی ،‌بعيد نيست از خاك ،‌مشك تازه و تر در بياوری در این کویر خار گل انداخت گونه ات گفتی کمی ادای پدر در بیاوری لب میزنی به هم که بخوانی ترانه ای اشکی به این بهانه مگر در بیاوری ====++++ بسم الله الرحمن الرحيم سلام بزرگوار نورديده شما در سايه شاهزاده والاتبار باب الحوائج حضرت علي اصغر (ع)