اولین نامه مامانی در سال 92
سلام...یه سلام نو تو سال نو با یه پست نو خدمت همه دوستان عزیزم....می دونم خیلی دیر اومدم اما باور کنید تا همین جمعه مهمون داشتیم و منم حسابی درگیر بودم...
بعد از یک ماه تاخیر سال نوی همتون مبارک
امسال که شکر خدا با لطف و نظر امام زمان سال خوبی برای من و خانواده ام بوده انشالله که برای همه همینطور بوده باشه و تا آخر هم همینطور پر خیر برکت و روزی و سلامتی و خوشحالی باشه....الهی آمین
روزای خیلی شیرینی رو از دست دادم و نتونستم لحظه به لحظه برای یدونه پسرم که تموم زندگیمه بنگارم. اما حالا می خوام یه قول مادرانه با تمام عشقم به پسرم بدم...محمد مهدی جان از امروز که داول اردیبهشت 92 هست هر روز از شیرینی و کارهایی که انجام می دی یه پست می زارم تا زمانیکه قلم به دست تو بدهم و این دفتر خاطرات که پره از لحه های تکرار نشدنی زندگی من و بابات رو به تو بسپارم...تو شیرین ترین اتفاق زندگی من و بابات هستی....دوستدارم این شیرینی همیشه تو یاد و خاطره ی ما بدون هیچ کم و کاستی بمونه....عاشق تو و لحظه های شیرین نفس کشیدنت هستیم....دوستت دارم نازنین پسرم....